راستش چون سرگرمی های خیلی کمی دارم،

تنها وقت گذرونی م وبلاگ خوندنه.

کاشکی مثل 10 سال پیش، هر بار وقتی صفحه ی وبلاگ رو باز می کردم، کلی مطلب جدید برای خوندن بود.

اینستاگرام و کانال و. باعث شده وبلاگ نویسی کمرنگ بشه.

بلاگرهای موفق دیروز، اینستاگرامرای امروزی هستن

اما این کجا و اون کجا.

قبل ها وبلاگ زیپ و زیگ زاگ رو میخوندم. که بعد دیگه ننوشت. حتی تو اینستاگرام هم کمرنگ شد. (صاحب گالری سینز)

از وبلاگ های دیگه، پیچ و مهره بود که طرفدارش بودم. الان اینستاگرامر هستن (و صاحب سایت رنگی رنگی)، آخرین باری که اینستا بودم، روسیه بودن، نمی دونم موفق شدن برن آلمان یا خیر.

وبلاگ دیگه ای که میخوندم، ما در اروپا بود. یکهو تصمیم گرفت دیگه ننویسه.

و خیلی از وبلاگ های دیگه که هر بار با دیدن پستاشون چشام برق میزد.

 

الان هر بار که به زور یکی پست میذاره، دلم میگیره از این همه رخوت.

کاشکی فضای وبلاگ نویسی دوباره پر رنگ و قوی بشه. حتی اگه روزمره نویسی ساده ست.

 

+چندین روز پیش، اون عکس گوشه ی وبلاگ، عکس واضحی از خودم گذاشته بودم که بعد از چند ساعت برداشتمش.

حس کردم شاید بهتره وبلاگ، وبلاگ بمونه.

همون حس غریب و ناآشنا، که طرف رو نه دیدی و نه میشناسی، اما زندگیش برات جذابیت داره.

پلنگ زخمیِ سابقا صورتی

این فضای غمزده و ساکت

وبلاگ ,رو ,نویسی ,های ,بار ,بشه ,هر بار ,از وبلاگ ,وبلاگ نویسی ,وبلاگ های ,که بعد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دفتر کار روان شناسی زهرااردمه اپلیکیشن شبکه خبری کرمان معرفی بهترین های وب ایران سفر و گردش ام آر آی گنج حکیم قوانین داوری فوتبال روزنوشته های یک حافظ قرآن فروشگاه کتاب و جزوه کرد صدا ♛ دانلود آهنگ های کردی جدید Mp3